خیالپردازِ نادان

دستنوشته‌های یک عالمه

خیالپردازِ نادان

دستنوشته‌های یک عالمه

اگر درست خاطرم باشد این وبلاگ در شهریور 1396 متولد شد.

دنبال کنندگان ۵ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اضطراب» ثبت شده است

۰۳
تیر

تمام زندگی من آنلاین و وابسته به اینترنته! کسب و کارم آنلاینه. مدیتیشن رو از طریق اپلیکیشن Calm انجام میدم. موقع مدیتیشن و یوگا از پلی لیست اسپاتیفای کمک می‌گیرم. پادکست‌ها رو آنلاین گوش میدم. موزیک‌هام رو توی اسپاتیفای گوش میدم. استندآپ کمدی‌ها رو توی یوتوب تماشا می‌کنم. برای آشنایی بیشتر با فرهنگ‌ها و به روز نگه داشتن زبان انگلیسیم میرم تیک‌تاک. تیک‌تاک خارجیا خیلی خوبه. تا چشم کار می‌کنه آزادی و رهایی می‌بینی. لباس‌های قشنگ، میکاپ‌های رنگارنگ. کلی محتوای آموزشی که رایگان در اختیارت می‌ذارن. آدما لبخند می‌زنن و لباسی که دوست دارن تن‌شونه. مجبور نیستن هر پنج ثانیه یک‌بار شال‌شون رو بکشن جلو. واسه دیدن عکسای قشنگ و ایده‌های خلاقانه میرم پینترست. برای خوندن اخبار دسته اول توییتر رو چک می‌کنم. واسه پست کردن عکس‌هام میرم توی اینستاگرام عزیزم.

 

عضلات سرشونه‌م به شدت گرفته و درد می‌کنه. هر موقع اضطرابم زیاد باشه ناخودآگاه عضلاتم رو سفت می‌کنم. از وقتی جنگ شده دائم توی اضطرابم. چند روز آرامبخش خوردم تا بتونم ضربان قلبم رو کنترل کنم.

 

چند شبه که قبل از خواب کمی نقاشی می‌کشم. ژورنال هم می‌کنم. اومدم برا خودم موزیک آرامش‌بخش پلی کنم. فعلا شیر فلکه‌ی اینترنت رو بسته‌ن و به یوتوب دسترسی ندارم، پس آپارات رو باز کردم. میان دریایی از کسشر، یکی دو تا ویدیو پیدا کردم که قابل پخش کردن بودن.

 

یه روزی از ایران میرم و امیدوارم بعدش ایران هم از من بره. این سرزمین جز ب.گایی هیچی برا من نداشت.

  • • عالمه •
۰۱
تیر

مثلا فک کن بیست سال پیش یهو شرکت پست رو جمع می‌کردن و اعلام می‌شد که نامه نوشتن جزو ابزار جاسوسی به حساب میاد و از امروز دیگه کسی اجازه‌ی نامه نوشتن نداره. بعدشم راه میوفتادن هرچی کاغذ، مداد خودکار، پاکت و تمبر هست رو جمع می‌کردن و به مردم می‌گفتن اگه جایی پاکت نامه دیدید به ما گزارش بدید. یعنی اگه این اتفاق‌ها میوفتاد آدمای اون دوره چه جور احساساتی رو تجربه می‌کردن؟!

 

نوشتن و خوندن توی شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده به بخشی از زندگی انسان مدرن. برا همینه که من بعد از چهار سال اومدم و دارم اینجا می‌نویسم. سوشال مدیا برا ما فقط یه تفریح نیست. ماها عادت کردیم که گوشی رو برداریم و از احوال همدیگه و دنیا باخبر بشیم. ما حتی واسه فرار از اضطراب، به اسکرول کردن پناه می‌بریم تا یادمون بره که نگران چی بودیم؛ هرچند که این کار خودش اضطراب رو بیشتر می‌کنه. الان موبایل و اینترنت جزو ملزومات رفاه به حساب میان.

 

اومدم بدون سلام و هیچی شروع کردم به نوشتن. جدی کانال‌نویسی و توییتر منو تغییر داد.

  • • عالمه •